Ram Kardane Marde Vahshi

A wild man whose harshness is well-known, is being loved by a girl whose father has a tavern around there. A correspondent publishes a description with an image of the wild man; consequently, his cousin recognizes him and finds him in the forest with her father. She tries to change his attitude and almost manages to do so. But the daughter of the tavern’s owner who doesn’t want to lose her beloved man intrigues and makes the man pessimistic towards his cousin. In the long run, the girl gets injured severely and confesses the truth; therefore, the wild man returns to his family.

مردی جنگلی که خشونتش زبانزد اهالی منطقه است، مورد علاقه ی دختری است که پدرش در آن اطراف میکده ای دارد. خبرنگاری شرحی با تصویری از مرد جنگل چاپ می کند و بدین ترتیب دختر عمویش او را می شناسد و به همراه پدرش در جنگل او را می یابد و سعی می کند که نحوه ی رفتارش را تغییر دهد و تا حدودی نیز موفق می شود. اما دختر صاحب میکده که نمی خواهد مرد محبوبش را از دست دهد، دسیسه هایی می چیند و مرد جنگل را نسبت به دختر عمویش بدبین می کند. سرانجام طی حادثه ای دختر میکده به شدت مجروح شده و در آخرین دقایق زندگیش واقعیت را به مرد جنگل می گوید و بدین ترتیب او را نزد خانواده اش باز می گرداند.