More results...

Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors

Ashke Sarma

Ashke Sarma

Ashke Sarma

The Tear Of The Cold / اشک سرما

Your rating: 0
5.5 2 votes

Synopsis

During the Iran-Iraq war, a soldier and a Kurdish girl come to a new understanding of the idea of peace despite their supposedly opposite circumstances.


During the Iran-Iraq war,a soldier and a Kurdish girl come to a new understanding of the notion of animosity despite their supposedly opposite circumstances.


در درگیری های کردستان، بخش وسیعی از منطقه، مین گذاری شده و هر روز عده ای از سربازان که قصد خنثی کردن مین ها را دارند کشته میشوند. کاوه کیانی، که تنها چهار ماه از خدمت سربازی اش باقی مانده، برای مأموریت عازم منطقه میشود. از همان روز اول خدمت با باید و نباید ها از جانب فرمانده آشنا می شود از جمله این که او نباید با مردم بومی رابطه و دوستی برقرار کند چرا که ممکن است بین آنها جاسوسی باشد.کاوه از همان روزهای نخست، در منطقه تحت پوشش خود، به طور مستمر دختر چوپانی را می بیند. دیدار هر روزه به آشنایی فیما بین آن دو منتهی می شود. اما دختر چوپان، روناک، عضو یک گروه چریکی است و مأمور است تا کاوه را به قتل برساند.یک روز به هنگام نزول شدید برف و کولاکی سخت، کاوه و روناک گرفتار می شوند، و هردو برای درامان ماندن از سرما به غاری در کوه پناه می برند. روناک براثر سرمای شدید دست و پاهایش یخ زده است. کاوه به هر ترتیب آتش روشن کرده و دستکش و جوراب های خود را بر تن روناک میکند و بدین ترتیب او را از مرگى حتمی نجات میدهد.این غار که مخفیگاه روناک و جایی است که او با سربازان گروه چریکی تماس می گیرد، در آخرین ارتباط به او اطلاع می دهند که زمان مناسبب کشتن کاوه کیانی است. روناک به ناچار باید این مأموریت را انجام دهد اما هرچه تلاش می کند، نمی تواند چرا که کاوه جان اورا نجات داده است. کاوه و روناک، بعد از سه روز که در غار گرفتار برف و کولاک هستند، در گفت و شنود با یکدیگر تدریجاً به هم علاقه مند می شوند.آن دو یک روز بعد از رهایی از مهلکه بازجویی و مجازات می شوند. گروه چریکی برای اطلاع از میزان وفاداری روناک، از او میخواهد تا در مسیر حرکت کاوه مین گذاری کند و برای اطمینان از انجام مأموریت، چریکهای دیگر را مأمور می کنند، که کار مین گذاری در مسیر کاوه را، آنها نیز انجام دهند. حالا روز اول عید نوروز است. کاوه هفت سینی را برای خود آماده میکند، لباس تازه می پوشد و عازم مأموریت می شود. روناک نیز زیباترین لباسش را پوشیده و گوسفندانش را برای چرا به کوهستان میبرد. کاوه، روناک را می بیند و متوجه می شود که او با بستن پارچه های قرمز رنگ باریکی، محل های کار گذاشتن مینها را مشخص کرده است. اما در برابر دیدگان متعجب روناک، کاوه براثر انفجار مین دیگری که او محلش را نمیدانسته مجروح می شود. روناک سراسیمه به سوی کاوه می دود، اما چریکها در مسیر او نیز مین کار گذارده اند، براثر انفجار کاوه و روناک هردو کشته می شوند. در حالی که غنچه ای از زیر برف ها، به هر ترتیبی روئیده و سر برافراشته است

Original title اشک سرما

Similar titles

Nabarde Khalije Fars 2
City Of No Laws
Ali Sourchi
Ye Habe Ghand
Zamani Baraye Derang
Sadde Mabar
Aypara
Kargare Saade Niazmandim
Aghaye Hallou
Issa Is Coming
From Far Away
Ruze Vaghe’E

Leave a comment

Name *
Add a display name
Email *
Your email address will not be published