Identification

Jamshid Tahmasebi is a computer expert who lives a good life along with his wife and son. One day he receives a letter from some men who introduce themselves as his cousins and invite him to go to visit them. Jamshid finds this letter a joke but soon it reveals a matter for him. According to the cousins, he is their agent, and those whom he knows as his parents are not his true parents, and they provide some documents that are undeniable. They give Jamshid one week to take a decision. But is that enough?

جمشید طهماسبی، متخصص کامپیوتر است و با همسر و پسرش زندگی آرام و رویهمرفته خوبی دارد. روزی نامه ای دریافت میکند که در آن اشخاصی که خود را پسرعمویش نامیده اند، از او دعوت کرده اند که به دیدارشان برود. این نامه بدواً از جانب جمشید طهماسبی یک شوخی تلقی میشود، ولی بزودی جریانی را براو آشکار می کند. به اعتقاد پسر عموها، او مأمورشان است و کسانی که او آنها را به عنوان والدین خود می شناسد، پدر و مادر حقیقی اش نیستند و دلائل و مدارکی در این خصوص ارائه می کنند که انکارناپذیر است، طهماسبی مبهوت، به فرصتی که آنها برای شناختن خویش، به او می دهند، یک هفته است و او باید در این مدت تصمیمش رابگیرد. آیا این فرصت کافی است؟