Atashe Penhan

When some part of Lebanon is occupied by the Israeli forces in 1983, a private party is being held in the house of a Lebanese-born jew called Jacob. Suddenly, a group disguised as the Palestinian warriors shoot the guests and Jacob himself violently. Through this attack, Jacob’s daughter, Sarah, and some other persons including Jacob’s sister, survive. The Israeli officers pretend to the survivors that the Palestinian warriors are responsible for this aggressive attack. Therefore, Sarah who suspects a Palestinian authority called Abou-Khalil and his son Abou-Ali, tries to assassinate them but she fails and she finds out that they were not involved in the attack to her family. Thereafter, Abou-ALi helps Sarah to fight the Israeli army and seek the real invaders.

هنگام اشغال بخشی از لبنان توسط نیروهای اسرائیلی در سال ۱۹۸۳، یک میهمانی خصوصی در خانه یهودی لبنانی الاصلی به نام «ژاکوب» برپا شده که ناگهان گروهی ملبس به لباس و اسلحه مبارزان فلسطینی با خشونت هرچه تمام تر به میهمانان و خود «ژاکوب» شلیک میکنند. در این حمله «سارا»، دختر ژاکوب، و چند نفر دیگر از جمله خواهر «ژاکوب»، جان سالم به در میبرند. مأموران اسرائیلی به بازماندگان این حادثه وانمود می کنند که گروه های مبارز فلسطینی اقدام به این عمل وحشیانه کرده اند. به همین جهت «سارا» که به یکی از سران مبارزان فلسطینی به نام «ابوخلیل»، و پسرش «ابوعلی» مظنون شده، در یک ترور ناموفق در می یابد که آنها در کشتار خانواده اش نقشی نداشته اند. از آن پس «سارا» و «ابوعلی» با همکاری یکدیگر ضمن مبارزه با ارتش اسرائیل، در جستجوی مهاجمین واقعی برمی آیند