Thievish

Reza and Gol Agha have been friends since their childhood. Now the first one is a thief and the other is a policeman. Once during a theft, Reza meets a woman called Zary. She is living a hard life along with her younger brother. Reza helps Zary but soon a new problem arises. Zary is wrongly accused of murdering the owner of the cafe in which she works. Reza tracks the case and identifies the murderer. He catches up the murderer with the help of his friend, Gol Agha, and lives a simple life thereafter.

 رضا  و “گل آقا” از کودکی با هم دوست بوده اند . حالا اولی یک دزد است و دومی یک پلیس ! “رضا ” یکبار در جریان یک دزدی با زنی به نام “زری” آشنا می شود که با برادر کوچکش زندگی سختی را می گذراند. رضا، زری را کمک می کند ولی به زودی گرفتاری تازه ای پیش می آید . زری به دروغ متهم به قتل صاحب کافه ای می شود که در آن کار می کند. رضا به پیگیری موضوع پرداخته و قاتل اصلی را شناسایی کرده و با کمک دوستش گل آقا او را گرفتار می کند و خود نیز از آن پس زندگی ساده ای را پیشه می سازد.