The Runaway Angel

A girl who is still mourning for her late mother, faces another tragedy. Her jealous and abusive step-mother makes “Fereshteh”’s life hard and miserable. Fereshteh cannot help but escape. After a while of being homeless, a kind tradesman who wants to have a child takes her home. She turns out to be a stranger in this house too, and here she doesn’t even have the little paternal affection she used to receive. After some time, the step-mother finds out that she is infertile. Remorseful of her past behavior, she is willing to do anything to find his husband’s runaway child. … Following an adventurous search, Fereshteh finally comes back home.

دختری هنوز غم فقدان مادر را در قلب و روح دارد که مصیبت تازه ای برایش فراهم می شود. نامادری ای حسود و بدرفتار، زندگی ساده و بی غل و غش را جهت “فرشته” غیرممکن می سازد. فرشته چاره ای جز فرار از خانه نمی بیند. . پس از مدتی آوارگی ، مرد کاسب کار مهربانی که علاقمند داشتن فرزندی است، او را با خود به خانه می برد . فرشته در این خانه نیز بیگانه است، او حالا اندک محبت پدر را نیز در کنار خود ندارد . چندی بعد نامادری درمی یابد که هیچگاه نمی تواند صاحب فرزند شود. او نادم از رفتار گذشته، مایلست به هر نحوی که هست فرزند فراری همسرش را باز یابد. . . . در جستجویی پرماجرا، سرانجام فرشته به خانه باز میگردد.