The Refugee

Despite their leader’s opposition, Banafsheh and Saeid  return  to Iran after 10 years of political activities abroad. They think that Zapata (their leader) is dead, but he has returned  to Iran to kill  them and take them back. Saeid and Banafshesh happens to meet a Basiji named Ali and take refuge in his house. Eventually, Zapata finds Ali’s house and is killed during a conflict. . Ali’s wife and daughter, who had left him due to  different point of views, return to the country.

بنفشه و «سعید» زن و شوهری که ده سال را در خارج از کشور با فعالیت در گروه های مخالف سپری کرده اند، به رغم مخالفت مافوق خودشان معروف به «زاپاتا» به ایران فرار می کنند. آنها فکر میکنند که «زاپاتا»کشته شده است. در حالیکه او برای کشتن و بازگرداندن آنها به ایران آمده است. « سعید» و «بنفشه»، به طور تصادفی با «علی»، یک بسیجی کهنه کار و راسخ آشنا می شوند و در خانه او پناه می گیرند. سرانجام «زاپاتا» خانه «علی» را می یابد و در غیاب او به آنجا میرود. در درگیری نهایی  زاپاتا کشته میشود و همسر «علی» که به دلیل اختلاف عقیده از خانه رفته بود، همراه با دختر خردسالشان به نزد او باز میگردد