Tazeh Aroos

A well-known merchant gets deceived by his friend and associate, and hits rock bottom, and in total desperation, commits suicide. After his death, his daughter Azar is left alone and has nowhere to go. Following the merchant’s complaint, the custody court passes judgement in favor of returning all his demands, but since they can’t reach Azar, the decree gets suspended.

تاجر خوشنامی که با تقلب دوست و شریکش چون موقعیت بدی پیدا کرده، از روی استیصال دست به خودکشی میزند. “آذر” بعد از مرگ پدرآواره می شود . اداره سرپرستی ، با پیگیری شکایت تاجر، بزودی اطلاع می دهد که کلیه مطالبات تاجر را وصول کرده است و چون به آذر دسترسی ندارد اجرای حکم معوق می ماند. “امیر” ، آذر را میبیند و علیرغم خواست والدینش، با او ازدواج می کند . والدین امیر به انحاء مختلف آذر را آزپر می دهند، و حتی یکبار او را به خيانت متهم میکنند ولی خیلی زود حقیقت آشکار شده و آذر منزلت خود را حفظ میکند . اداره سرپرستی سرانجام آذر را می یابد. و باقیمانده دارای پدرش را به او منتقل می کند .