The Godly Captain

Despite all his wealth and facilities, an affluent man feels so desperate in his life that he decides to commit suicide. However, a poor man saves him and gets him back to life. The affluent man becomes fascinated by the poor man’s simple and unpretentious life. He notices how the poor man is making his efforts to gain more welfare. After passing some events, the affluent and the poor both come to the idea that money and wealth are not all that matters to them in the life.

مرد متمولی ، علیرغم ثروت و امکانات فراوانش آنچنان از زندگی اش سرخورده که دست به خودکشی میزند . اما مرد فقیری او را نجات می دهد و به زندگیش میبرد. مرد متمول که جذب زندگی ساده، بی ریا و فقیرانه ی نجات دهنده اش شده میبیند که او چگونه برای به دست آوردن رفاه بیشتر کوشش می کند. پس از ماجراهایی مرد متمول و مرد فقیر درمییابند که پول و ثروت تمام چیزی نیست که آن دو درزندگی بدان می اندیشند .