After finishing his military service, Jahangir decides to marry a girl called Nahid. Nahid’s father puts some condition for him to find a proper job at first. Jahangir fails to find a job before the deadline and asks help from his father Mashalla Khan who has been retired. Mashalla Khan thinks that his son will be hired in his previous office according to his own honest resume. He goes to the office but they reject his request. He comes to the central building to ask help from the head of the personnel. He is tricked by a dealer there, and it changes his life.
جهانگیر پس از پایان خدمت سربازی تصمیم دارد با دختری به نام ناهید ازدواج کند. اما پدر دختر برای ازدواج آنها شرطی دارد و آن پیدا کردن کاری مناسب از سوی جهانگیر است. جهانگیر موفق به پیدا کردن کار در مهلت تعیین شده نمی گردد و در نتیجه از پدر بازنشسته اش ماشااله خان تقاضای کمک میکند. ماشااله خان تصور می کند به خاطر خدمات صادقانه اش در دستگاه اداری، فرزند او را استخدام خواهند کرد. با این نیت به اداره میرود اما رئیس اداره به او جواب رد میدهد. ماشااله خان به مرکز می آید تا از رئیس کارگزینی استمداد جوید. در مرکز به دام واسطه ای میافتد که مسیر زندگی او را تغییر می دهد
Download | Quality | Size |
---|---|---|
Sign in to download | 1080 | برای دیدن لینک باید وارد شوید |