In the village of Hesar in Urmia provinces, two tribes have an old dispute with each other. They are known as Baladehi and Paeindehi. The movie tells the story of their conflicts. The Paeindehis purchase a bus after selling a salt marsh near the sea, causing Baladehis who live their lives by riding chariots (ilinka), lose their job. Disputes resume and the teacher and Pirbaba (elder) of the village try to reconcile them, but the village chief who does not want to lose his profits, makes the Baladehis buy a bus as well…. The arrival of the bus to the village reveals the fact that the village chief has planned it all to acquire more and more wealth. Learning this, the two tribes forget their dispute to punish the chief, and afterwards, they all resume their normal lives.
روستای ” حصار ” از توابع ” ارومیه “، دو طایفه بر سر پدر کشتگی واهی ، دچار اختلاف دیرینه هستند . دو طایفه که به بالادهی و پائین دهی شهرت یافته اتد روایت تازه ای از اختلافات ری با نعمتی را بازگو می کنند. پائین دهی ها از فروش نمکزاری کنار دریا، اتوبوسی خریداری با ورود اتوبوس به حصار، بالادهی ها کار مسافرکشی شان با (ایلینکا ) – گاری – متوقف می شود . اختلافات بار دیگر از سرگرفته می شود . معلم و پیر یا با (ریش سفید) روستا سعی در آشتی دادن طرفین اختلاف دارد . اما کدخدا بخطر منافع شخصی تمهیداتی بکار می برد تا بالادهی ها نيز اتوبوس بخرند . . . ورود اتوبوس جدید به روستا ، حقیقتی را آشکار می کند که بالادهی ها و پائین دهی ها وسیله ای شده اند که کد خدا بتواند هرچه بیشتر ثروت اندوزی کند . با دریافت این واقعیت، دو طایفه اختلافات را به کناری گذارده و در کنار هم با تنبیه کد خدا زندگی طبیعی و معمول خود را از سر میگیرند.
Download | Quality | Size |
---|---|---|
Sign in to download | 1080 | برای دیدن لینک باید وارد شوید |