The Bright Horizon

A young mother decides to return to her hometown along with her child but she dies in an accident. Her daughter goes blind and a fisherman finds her and brings her to Tehran. They lose each other in Tehran, but after a while, they reunite, while the boy has become a music player and the girl a singer. The girl regains her eyesight but the man hesitates to introduce himself because of his lame foot. He afraids of being rejected by the girl. The girl gets to know the man through an accident and they get married.

مادری جوان به همراه دختر خردسال خود قصد بازگشت به زادگاهش را دارد که در جریان حادثه ای جانش را از دست می دهد و دختر خردسالش که براثر این حادثه بینایی اش را از دست داده بر سر راه پسرکی ماهیگیر قرار میگیرد و آندو راهی تهران میشوند . در تهران پسر و دختر از هم دور می افتند ولی پس از چندی باز یکدیگر را می یابند درحالیکه دختر خواننده شده و پسر نوازنده . بعد از چندی دختر بینابی اش را به دست می آورد و پسر که پایش میلنگد در مورد شناساندن خود به او تردید دارد چون می ترسد که د ختر او را نخواهد اماً یک اتفاق باعث میشود که دختر حامی خود را بشناسد و پس از آن با هم ازدواج کنند .