Mr. Muchul

Aqa Muchul is a stunner who amuses kids in their neighbourhood. He lives in a house which its landlord is Mirza Jabbar and their other renters are a man and his wife who live with their daughter. Aqa Muchul, who can’t afford to pay the rent anymore, decides to commit suicide, but the tenant guy stops him. Aqa Muchul gets to know pick-pocketing, and one day he finds a coat that had some money hidden in its sleeve’s lining. A bunch of people try to get their hands on the coat, but Aqa Muchul escapes away from them and gives the coat back to its owner, Mirza Jabbar. As a gratuity, Mirza Jabbar shows fortitude and proposes the renter’s daughter from her dad for Aqa Muchul.

آقا موچول معركه گير با رقص و آواز بچه هاي محله را سرگرم مي كند. او در خانه اي ساكن است كه صاحب خانه اش ميرزا جبار است و مستأجر ديگرشان زن و شوهري هستند كه با دخترشان زندگي مي كنند. آقا موچول كه از عهده ي پرداخت كرايه خانه برنمي آيد تصميم به خودكشي مي گيرد، اما مرد مستأجر مانع مي شود. آقا موچول با جيب بري آشنا مي شود، و روزي يك كت پيدا مي كند كه در آستر آن مقداري پول جاسازي شده است. عده اي مي كوشند كت را صاحب شوند، اما آقا موچول از دست آنها مي گريزد و كت را به صاحبش ميرزا جبار مي رساند، و ميرزا جبار به عنوان پاداش با شفاعت خود دختر مستأجر را از پدرش براي آقا موچول خواستگاري مي كند.