Giti Hamsare Alireza

Giti and Alireza are living a romantic life together. Giti, who is an assistant professor at the university, has to travel abroad to present her scientific paper. Alireza is a wanderer, and on the advice of his psychiatrist, he makes a strange confession, a confession that leads the romantic journey of Giti and Alireza to collapse.

گیتی و علیرضا در کنار هم زندگی عاشقانه‌ای دارند. گیتی که استادیار دانشگاه است برای ارائه مقاله علمی خود باید به خارج از کشور سفر کند. علیرضا سرگردان است، او به پیشنهاد روانپزشک خود دست به اعتراف عجیبی می‌زند، اعترافی که مسیر عاشقانه گیتی و علیرضا را به فروپاشی می‌کشاند.