Feri Dast Ghashang

Feri, the professional billiard player, also known as Feri-Dast-Ghashang has been waiting for a girl named Pari to come back from Europe for a long time. He’s been in love with her since they were teenagers. Pari comes back but she comes back with a guy named Iraj. She’s planning to marry him but Iraj who has a wife in Tehran and has taken away her money is arrested at the airport. Pari is ashamed to go home and she happens to meet Feri. Feri doesn’t recognise her.

فری بیلیارد باز متبحر، مشهور به ”فری دست قشنگ ” سالهای زیادی است که در انتظار بازگشت دختری به نام “پری” از اروپاست. او از کودکی شیفته پری بوده است. پری با مردی به نام “ایرج ” از اروپا باز میگردد و قصد دارد که با او ازدواج کند. ایرج که در تهران همسر دارد و ثروت او را تصاحب کرده، در فرودگاه گرفتار می شود . پری که از ایرج باردار است روی بازگشت به خانه اش را ندارد و این چنین است که فری اتفاقا” با پری روبرو می شود . بی آنکه بداند او همان دختر مورد نظرش است. فری و پری متدرجا “بهم علاقه مند میشوند. طی یک سلسله اتفاقات متنوع پری سرانجام ترجیح میدهد که نزد خانواده اش بازگردد و آنجاست که فری در می یابد با پری واقعی روبروست. پری به توصیه پدرش قصد بازگشت به اروپا را می کند و فری در آخرین ساعات تصمیمش را می گیرد و پری را یافته و از او میخواهد که همسرش شود .