Javanmard

Before the 1979 revolution, foreigners had domination over Iran’s oil industry. Tofigh, a retired boxer and current worker in an oil company, lives in Abadan. He is at the most crucial point of his life, where he has to either make his future, or be ruined forever. His success depends on his victory against Brown, a young British boxer, who has previously defeated Tofigh’s son in a match. Atefeh, Tofigh’s ex-wife, has a condition to remarry him, which is his victory over Brown. Now, after years of being away from the ring, he has to prepare himself for a match of life…

در سالهای قبل از انقلاب، زمان تسلط بیگانگان بر صنعت نفت، در آبادان، و توفیق، بوکسور بازنشسته و کارگر شرکت نفت، در بحرانی ترین موقعیت زندگی خویش قرار گرفته است. او یا باید آینده خود را رقم بزند و یا تن به نابودی کامل بدهد و موفقیت او در گروی مبارزه با «براون، بوکسور جوان و قهرمان انگلیسی است که (و طاهباز» فرزند و توفیق» را در مسابقه ای از پای در آورده است. «عاطفه»، همسر سابق «توفیق» در صورتی حاضر به ازدواج مجدد با او است که و “توفیق” در این مبارزه پیروز شود. اینک “توفیق” پس از سالها دوری از صحنه باید خود را برای نبرد در این مسابقه که در واقع نبردی است برای زندگی آماده کند