Baba Shamal

Years ago, as a result of a conflict between two neighborhoods, Looti Heydar from one neighborhood and Baba Shamal from another, face each other and happen to become close friends thereafter. After resolving the dispute, Baba shamal intends to marry a girl named Shaukat. She is the girl whom Looti Heydar is in love with too. So as not to be an obstacle for their marriage, Looti decides to emigrate. Later on and upon Baba Shamal’s request, he cancels his trip. His stay provokes further rumors, and as a result, conflicts occur between Baba Shamal and Looti Heydar. Eventually, the truth becomes apparent.

سالها پیش بر اثر اختلافی که بین دو محله به وجود می آید ، ” لوطی حیدر” از یک محله و “بابا شمل ” از محله ی دیگر با هم برخورد پیدا می کنند و نتیجه ی این برخورد دوستی محکم این دو نفر نسبت به یکدیگر می شود. بعد از رفع اختلاف باباشمل قصد ازدواج با دختری به نام شوکت را می کند، شوکت دختر مورد علاقه لوطی نیز هست . لوطی برای اینکه مانع ازدواج نشود قصد مهاجرت می کند ، اما بعد به خاطر بابا شمل از سفر منصرف می شود . ماندن لوطی حیدر باعث بروز شایعات بعدی و در نتیجه درگیری باباشملی و لوطی حیدر می شود . اما سرانجام حقیقت آشکار می شود .