Avinar

Tivay-Bashir, the old skinner who knows all the roads, is working for an owner of a jewelary store who has been blinded in the chemical bombardment. The blind man is worried because of what he’s carrying and because he doesn’t trust Tivay. His worries grow as other travellers join them along the way and this is just the start of a horrible trip.

تیوای بشیر، قاطرچی پیر که آشنا به جاده های نرفته و پنهان است، این بار اجیر شده مرد زرگری است که در اثر بمباران شیمیایی نابینا شده است. زرگر به خاطر آنچه که به همراه خود دارد و نیز به علت عدم اطمینان به قاطرچی دچار نگرانی است و این نگرانی با پیوستن عده ای دیگر از آسیب دیدگان به آنها، فزونی میگیرد و این تازه آغاز سفری هولناک و ویرانگر است.