Antar O Mantar

Ahmad’s father passes away and leaves a monkey for Ahmad. One of the neighbours finds a will in the monkey’s vest. They find a treasure map instead of a will. A group of people start looking for the treasure, but instead they find a rope and a note that says: “Ahmad, my son! This rope will cease your problems. It will save you.” Everyone leaves and Ahmad who is frustrated tries to hang himself, but the roof comes down and the treasure is revealed.

Ahmad’s father passes away and leaves a monkey for Ahmad. One of the neighbours finds a will in the monkey’s vest. They find a treasure map instead of a will. A group of people start looking for the treasure, but instead they find a rope and a note that says: “Ahmad, my son! This rope will cease your problems. It will save you.”

Everyone leaves and Ahmad who is frustrated tries to hang himself, but the roof comes down and the treasure is revealed.

“احمد” باخبر میشود که ” لوطی “، پدرش فوت کرده و میمونی را برایش ارث گذاشته است. ” ولی یکی از همسایگان لوطی ” وجود وصیتنامه ای را در جلیقه میمون برایش فاش می کند . جلیقه وسیله احمد و همسایگانش دست به دست میگردد . وقتی سرانجام احمد جلیقه را بدست می آورد. نقشه ای را در آن پیدا می کند که نشان ازگنجی مدفون در یک کاروانسرای متروک دارد احمد و دهها نفر به طمع یافتن گنج راهی کاروانسرا می شوند و وقتی به محل مورد نظر میرسند می بینند بجای گنج، طنابی از سقف آویزان است و روی دیوار نوشته شده: پسرم این طناب کار تو را از سختیها و مشقاتی که تاکنون و تحمل کرده ای نجات خواهد داد و همه می روند و احمد دلتنگ و ناامید خود را دار میزند، این سقف با طناب دار پائین میاید و گنج پائین میریزد.