A Misguided Child

Ahmad moves to Tehran after getting in a conflict with his father, but fails to find his brother there, and therefore starts stealing to earn money. He gets injured in one of his robberies and is taken to a hospital to have a doctor stitch his face’s wounds. The doctor does the stitching badly and therefore; leaves scars on Ahmad’s face. Ahmad gets in a fight with the doctor to get his revenge but realizes the doctor is actually his long lost brother. While trying to escape, Ahmad gets killed by the police.

“احمد” به دنبال مشاجره با پدرش به تهران می رود و وقتی برادرش را نمی یابد کارش به سرقت کشیده می شود و در جریان یک سرقت صورتش زخمی می شود . همکاران احمد دکتری را به بالین او می آورند تا آثار زخم را از صورتش بردارد ولی دکتر جای زحم را به صورت بدی باقی می گذارد . احمد پس از بهبودی نسبی به قصد انتقامجویی سراغ دکتر رفته و با او درگیر می شود، اما او در می یابد. دکتر برادر گمشده اش است که از کودکی خانواده را ترک کرده. احمد در حال گریز وسیله ی پلیس به قتل می رسد .